هدف

وقتی که همه از موفقیت هاشون مینویسن،من اینجا از شکست هام مینویسم

هدف

وقتی که همه از موفقیت هاشون مینویسن،من اینجا از شکست هام مینویسم

بعد از شکست هایی که میخوردم و توی نت به دنبال راه حل میگشتم،تنها چیزایی که پیدا میکردم یادداشت ها و تجارب کوتاه یکسری نوابغ رو میدیدم که هیچ وجه مشترکی با من معمولی نداشتن.
همیشه دوست داشتم تجاربم رو در اختیار همه قرار بدم ولی تجارب یک انسان شکست خورده چقدر میتونه با ارزش باشه؟!
هدف بزرگی هست که به خاطرش شکست های بزرگی رو تجربه خواهم کرد.داستان و احساساتم رو تا حدودی به اشتراک میگذارم.
شاید روزی همین داستان ها و احساس ها ،بشه تجربه ای برای بقیه ،اونروزی که به هدف برسم.
البته شاید هم نه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

هیچوقت برای کار هاتون به کسی تکیه نکنید.همیشه مستقل شروع کنید و مستقل پیش برید.اگه اینکار رو بلد نیستید یا سختتونه بهتره که زودتر یاد بگیرید.زمانی که داشتم برای کنکور میخوندم.در یک دوره ی سخت متوجه شدم که درست عمل نمیکنم و بعد از کمی اندیشیدن فهمیدم ریشه ی رفتار اشتباهم تنبلیه.توی اینترنت سرچ کردم و یادم میومد که دکتر میثاق قبلا تو برنامه ی اردیبهشت شبکه ی چهار درمورد تنبلی گفته بود.رفتم و فایل های صوتیش رو دانلود کردم و خوب گوش کردم.نکته برداری کردم و خلاصه اینکه مشکل تنبلیم تا مدت ها رفع شد و حتی هنوز هم مطالبش کمکم میکنه.

یکی از مطالبی که دکتر راجع به بهش صحبت کرده بود این بود که در کارهاتون به دنبال هم پا نباشید.کاملا با حرفش موافقم.در اطرافم کسان زیادی رو میشناسم که برای شروع هر کاری به دنبال هم پا هستند و وقتی که بهشون راجع به اشتباهات این قضیه میگم اونها سریع مخالفت میکنند و در بهترین حالت ممکن خودشون رو در دسته ای جداگانه قرار میدن و میگن نه من اولش رو باید با یه پایه شروع کنم بعدش رو تنهایی هم میتونم ادامه بدم و.... ومن کاملا شاهد این هستم که اونها هیچ وقت هیچ کاری رو نمیتونن شروع کنند.

میدونید چطور شد که من ویس های دکتر میثاق در مورد تنبلی رو گوش کردم؟!

وقتی که فعالیت هام رو طبق برنامه باید انجام میدادم،فهمیدم که مثل همیشه رفتار نمیکنم.خب بعضی ها در این مرحله میگن کار ها سخت شده یا من دیگه خسته شدم یا فکر میکم اخیرا زیاد از خودم کار کشیدم یا ظاهرا دیگه نمیتونم و این کار من نیست و هزار هزار حرف راحت دیگه برای فرار از حقیقت.ولی من به نشستم صادقانه تاکید میکنم صادقانه با خودم فکر کردم .پس چیشد؟! ۱)تفکر صادقانه.بعد فهمیدم که مشکلم تنبلیه ۲)فهمیدن.و بعد از اون قبول کردم که من تنبل هستم یا شدم ۳)پذیرفتن.مرحله ی بعدی که در فقط در افرادی دیده میشه که میخوان ادامه بدن،به دنبال راه حل گشتن هست حتی اگر به قیمت خوندن کل کتاب های یک کتابخونه باشه.اینجور افراد در در و دیوار هم به دنبال راه حل میگردند و قطعا هم پیدا میکنند .حتی از در یا دیوار.۴)گشتن به دنبال راه حل.و مرحله ی آخر که همه میدونید ۵)اجرای راه حل یافت شده.

اگه در مورد پیدا کردن مشکلتون مشکل دارید باید مشاوره کنید و مهم تر از اون پذیرفتن مشکل هست.برای مرحله ی چهارم کاری که من میکردم این بود که فورا میرفتم سراغ کتاب های مربوطه و این هم مهمه که به دنبال هر کتابی نرید و اون وقتی رو که میگذارید روی چیز با ارزشی باشه.

جمع بندی پست امروز اینکه؛به هیچ وجه زیر بار هم پا داشتن نرید.اگه مشکلی در اجرای برنامتون هست،علت رو خیلی دقیق و علمی پیدا کرده و به دنبال راه حل باشید.برای اینکار از یک مشاور خوب کمک بگیرید.و فکر نکنید که خیلی خوب خودتون رو میشناسید این جمله که نه من اینطوری ام که.... رو بگذارید کنار این مزخرف ترین و سطحی ترین حرف ممکن از یک فرده که نه من اینطوری ام که مثلا باید با یه هم پا به عنوان انرژی و...شروع کنم بعد فلان.بگذارید ببینیم بزرگان موضوع در این باره چی گفتن.شما از بقیه جدا نیستید و این رو آویزه ی گوشتون کنید که طوری که هستید مهم نیست .مهم اینه که چطور باید باشید اگه اینطوری هستید که باید بایه هم پا شروع کنید،به دنبال راه حلی باشید که بتونید بدون هم پا شروع کنید.این مهمه که چطور بااااااید باشید نه اینکه چطور هستید .عاداتتون رو تغییر بدید.شخصیتتون رو تغییر بدید و همه و همه رو از اول طوری برنامه ریزی کنید که در مسیر هدف مثبتتون قرار بگیرید.اگر باز هم به دنبال بهانه هستید و دارید بهانه میگیرید،بدونید که در درونتون از سختی ها دارید فرار میکنید و همیشه به دنبال راه حل راحت و بی عایده هستید و مدام با این فکر که اینطوری ام میشه موفق شد ،دارید خودتون رو گول میزنید.نه اگه قرار بود اینطور که هستی موفق بشی،پس تا الان باید به یه جایی میرسیدی.از تغییر عادات نترسید .از سختی ها نترسید.

در ادامه ی جمع بندی مطالب این پست باید بگم اگه مشکلتون تنبلیه پیشنهاد میکنم ویس های دکتر میثاق رو در برنامه ی اردیبهشت شبکه ی ۴ گوش کنید فکر میکنم حدود ۱۰ جلسه است.وقتی مشکلی دارید،نیاز نیست همه ی مشکلات رو بررسی کنید و راجع به همه ی راه حل ها و مشکلات اطلاعات کسب کنید.فقط روی مشکل اصلیتون متمرکز بشید.در هرکدام از مراحل اگه مشکل دارید یا سختتونه و احساس میکنید که اشتباه دارید پیش میرید،بایک روان شناس یا متخصص خوب صحبت کنید.

از پذیرفتن عادات بد و چیز های بد درمورد خودتون نترسید.قبول کنید که با تغییر دادن برخی چیز ها میشه بهتر پیش رفت.

در این لینک در فهریت ارائه شده در سایت مشاور فا میتونید ویس های روانشناسی تنبلی روهم پیدا کنید ۱۵ قسمت هست؛

http://www.moshaverfa.com/audio/dr-misagh/

مسیر هدف،پر از سختی و مشکلاتیه که باید برای گذر از اونها مثل الماس سخت و مثل آب شکل پذیر بود.

ممنون ازاینکه پست طولانی رو خوندید امیدوارم موفق باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۸ ، ۰۹:۵۹
... Sapling
هر نفری که از من بالاتره،خودشو از من بالاتر میبینه،خیلی بالا بالا هاست،خیلی خودشو دست بالا میگیره،ازش پایین ترم،منو از خودش پایین تر میبینه،خیلی منو ریز میبینه،خیلی منو دست کم گرفته،......باعث میشه بیشتر برای موفقیت طمع کنم.باعث میشه بیشتر بخوام موفق بشم.باعث میشه ولعم بیشتر بشه،باعث میشه طمعم بیشتر بشه و قطعا باعث میشه سرعتم بیشتر بشه.باعث میشه انگیزه ام قدرت بگیره.

فکر کردن به هر کدوم از این افراد بهم انرژی ای رو میده....باور نکردنی.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۸ ، ۰۲:۱۶
... Sapling

گاهی حس میکنم از دنیا رونده شدم.حسش مثل وقتی میمونه همه ی تلاست رو میکنی تا با محیط ارتباط بگیری اما محیط هیچ اهمیتی به حضور و وجود تو نمیده.

قطعا تا زمانی که برای دنیا مهم نباشم دنیاهم اهمیتی به من نخواهد داد.

درسته من شاید الان کوچیک ترین اهمیتی برای دنیا نداشته باشم اما......شاید روزی برسه که برای همه ی مهم های دنیا اهمیت پیدا میکنم.

این اولین پست سال ۹۸ منه و خبر از یه مشت عواطف من جمله غم،عصبانیت و افکاری مثل ترد شدگی و... میده.

از کی مردم اینقدر عجیب شدن؟!از کی محیط اینقدر سفت و سخت شده؟!اینهمه تعصب از کجا اومده ؟!برای کی؟!درمقابل کی؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۱۵
... Sapling